ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
روستاى تیس از نظر موقعیت جغرافیایى 5کیلومترى شمال غربىچابهاردر ضلع شرقى منطقه آزاد تجارى قرار گرفته است داراى بهترین موقعیت براى گردشگران ومسافران در شهرستان چابهار میباشد.
تیس (طیس)، یا تیز، مهمترین بندرگاه و مرکز بازرگانی ناحیۀ تاریخی مکران. این بندر امروزه اهمیت و اعتبار گذشتۀ خود را از دست داده است و به صورت روستایی ساحلی در 9 کیلومتری شمال بندر چابهار در کرانۀ خاوری خلیج چابهار بر سر راه چابهار به نیکشهر و بندر کنارک جای دارد (جعفری، 320؛ راهنما...، 8).
روستای تیس دارای آب و هوایی گرم و خشک است و کوههای شهبازبند از شمال خاوری، لاوری از خاور و پیلبند از جنوبخاوری آن را در بر گرفتهاند و رودخانۀ لاوری از میانآن میگذرد. مردمان تیس به کار کشاورزی، دامداری و ماهیگیری اشتغال دارند، به زبان بلوچی سخن میگویند و از لحاظ دینی مسلمانِ سنی مذهباند. بر اساس سرشماری 1391ش، 1450 خانوار (7.125 نفر) در این روستا ساکن بودهاند .
پیشینۀ تاریخی: کهنترین آگاهیها از بندر تیس به دورۀ ساسانی باز میگردد. تیس در آن روزگار بندر غربی استان مکران بهشمار میآمد و توسط جادهای به پوهل پهرگ1 (فوهل ـ فهره) ایستگاه مرزی ساسانیان بر کرانۀ رود بمپور میپیوست (برونر، 773, 777) و بر سر راه دریایی ابریشم بود (رایین، 240).
ابن بلخی فتح تیس را به دست تازیان، توسط لشکر بصره دانسته، ولی به تاریخ این رویداد اشاره نکرده است (ص 283). در نوشتههای جغرافیایی سدۀ 4ق/10م که از این شهر با نام تیز یاد شده، آگاهیهای روشن و جالبی دربارۀ آنجا گزارش شده است. بزرگ بن شهریار رامهرمزی، ناخدای ایرانی، در نیمۀ نخست سدۀ 4ق نام تیز را در اثر معروف خود عجائب الهند آورده است (ص 83، 102). در حدودالعالم تیز نخستین شهر از حدود سند و بر کران دریا بهشمار رفته است (ص 124). مقدسی تیز را باراندازی معروف، پر از نخلستان، دارای چندین کاروانسرا، مسجدی زیبا و مردمی میانهحال نوشته است (ص 478). ابودلف هنگامی که از بهترین آب معدنی جهان در سلماس سخن گفته، افزوده است که همانند این آب را فقط در شهر تیز و ناحیۀ مکران دیده است (ص 51-52). اصطخری تیز را بزرگترین شهر مکران و فرضۀ (بندرگاه) این سرزمین نامیده است (ص 177).
در 360ق/971م عابد بن علی از سرداران عضدالدولۀ دیلمی پس از سرکوب شورش قفصها و بلوچها، تیز را گرفت و در آنجا دست به کشتار گشود و گروهی از مردم آنجا را نیز به اسارت برد، تا آنکه مردم تیس ناگزیر شدند دست از نبرد کشیده، راه و رسم مسلمانی پیش گیرند (ابن اثیر، 8/613؛ ابوعلی مسکویه، 2/298-299). این رویداد نشان میدهد که گروههایی از مردم این سرزمینها، تا آن هنگام هنوز مسلمان نشده بودند.
در 422ق/1031م مسعود غزنوی سپاهی به تیز فرستاد و آنجا و سرزمینهای مجاورش را تصرف کرد (ابن اثیر، 9/412). در سفر ملک قاورد، از شاهان سلجوقی کرمان (سل 433-466ق) به مکران، تیس مرمت گردید (وزیری، 1/349). در زمان ارسلان شاه (495-536 ق) مجدالدین وزیر، برای نظارت به بندر تیز گسیل شد و در آنجا با مردم به عدالت رفتار کرد (افضلالدین، 145-146).
1. Puhl-Pahrag
در دوران سلطنت طغرل سلجوقی (551-562 ق) بندر تیز از چنان رونقی برخوردار گردید که تمغای (باج و خراج) آن به 15 هزار دینار اجاره رفت (وزیری، 1/370-371). افضلالدین کرمانی در سدۀ 6 ق/12م در کتاب عقدالعلى بیشترین آگاهیها را دربارۀ بندرتیس داده است؛ بنا به نوشتۀ او، از این بندر کالاهای بسیار، از راه بازرگانی و دستمزد کشتیها به خزانۀ پادشاه میرسیده، و تیس بندرگاه مردم هند، سند، حبشه، زنگبار، مصر، دیار عرب، عمان و بحرین بوده است. وی از فراوردههای کمیاب و نیز بردههای هندی، حبشی و زنگی سخن گفته است که همۀ آنها را از تیس به جاهای دیگر میبردهاند (ص 127-128). در همین زمان است که این بندر از دیدگاه بازرگانی بر هرمز ــ که رو بـه ویرانـی بـود ــ بـرتـری یـافت (لستـرنـج، 330). پس از درگذشت ملک طغرل، و رو به زوال نهادن جیرفت و قمادین، کاروانهای بازرگانی مسیر خود را از بندر تیس برمیگزیدند و به همین سبب، مردم آن بسیار ثروتمند شده بودند (محمدبن ابراهیم، 176).
در 584 ق/1188م، تیس بدون شک یک بندر بزرگ بهشمار میآمده، و کاروانها به علت ناامنی و بسته بودن راه بندر هرمز، از راه آن رفتوآمد میکردند. بندر تیس همچنین مرکزی برای خرید و فروش شکر مکران و احتمالاً مرکز تجارت گندم سیستان بوده است (سایکس، 110). در نیمۀ نخست سدۀ
8 ق/14م، برخی تیس را مرکز مکران، و برخی آن را از شهرهای بزرگ این سرزمین بهشمار آوردهاند (ابوالفدا، 22؛ حمدالله، 262).